بدون عنوان
علی کوچولوی ما بعد از اینکه دو 3 روزی مادرجون و پدرجون و عمه هاشو تو تهران دید، شال و کلاه کرد و با خاله جونش (خاله فریده) رفت کاشان. الان هم شنیدم که یاد گرفته انگشتاش رو به حالت بشکن زدن میگیره و اگه از چیزی خوشش نیاد نه میگه. به حق چیزای ندیده!